معرفی و بررسی بازی جذاب Amnesia: Rebirth؛ سفر به اعماق تاریکی!
در میان تمامی بازی های ترسناکی که این روزها منتشر میشوند، Amnesia: Rebirth احتمالا طرفداران خاص خود را دارد. با نقد و بررسی بازی Amnesia: Rebirth با من همراه باشید.
برخلاف بازی اول مجموعه، بازی Amnesia: Rebirth جهان بازیهای ترسناک را به قبل و بعد از خودش تقسیم نمیکند. البته نباید از این توصیف یک خطی، برداشت منفی داشته باشیم. در نقدی که خواهید خواند، بررسی میکنیم که چرا بازی Amnesia جدید یک عنوان انقلابی و متحول کننده نیست. و در کنار آن خواهیم گفت که برای چه این بازی، یک عنوان ترسناک خوب با المانهای مختص بازیهای Frictional Games است که در مسیر توسعهی وحشت، به دلیل ساختار نه چندان پولیش شده و یک سری مکانیک بسیار بد، به پای دو عنوان قبلی مجموعه بازی Amnesia نمیرسد؛ جهان ولی همچنان تاریک است.
واژهی Amnesia یا «امنیژا» به معنی نسیان و فراموشی است. دو بازی قبلی مجموعه نیز موضوع اصلی و پلات خود را از فراموشی شخصیت اصلی میگرفتند. شخصی، در محیطی گاتیک و پر از تاریکی و وحشت به هوش میآید و خود را درگیر جهانی ترسناک مییابد. جهان در مجموعه بازی Amnesia بر این اساس روایت میشود که پروتوگانیست بازی قبلا در محیط قصه و داستان حضور داشته و ماجراهایی را از سر گذرانده است. حالا در اثر اتفاقی که برایش رخ داده دچار فراموشی شده و از اینجا است که پای کاربر به داستان باز میشود؛ و شما در مقام پلیرِ این نقش، باید دقیقا مانند شخصی که فراموشی گرفته، پله به پله جلو بروید تا قصه برای شخصیت تحت کنترل شما و در نتیجه خود شما آشکار و شمای کلی داستان با روایتی این چنینی تکمیل شود.
داستان بازی Amnesia: Rebirth
قصه در همان نیم ساعت آغازینش جهان بازی را به شکل ملموس و کاملا رو نمایش میدهد؛ ولی نه شما و نه تاسی (شخصیت تحت کنترل کاربر) هیچ ایدهای ندارید که در دنیای اطراف چه خبر است!بازی Amnesia: Rebirth هم از چنین فرمولی برای روایت قصهاش استفاده کرده است. در سال ۱۹۳۷ تاسی ترییِنن باستانشناس فرانسوی همراه با گروهی اکتشافی که شامل همسرش سلیم و دوستان و همکارانش است، برای یک پروژهی حفاری به آفریقا اعزام شدهاند. ولی اتفاقی عجیب باعث میشود هواپیمای گروه در میان صحرایی در الجزایر سقوط کند. داستان از جایی شروع میشود که ما تاسی را در هواپیمای ساقط شده میبینیم که به هوش آمده و دچار حالات روحی عجیبی شده است. اینطور به نظر میرسد که این صحنه درست بعد از سقوط هواپیما در حال رخ دادن است. ولی براساس همان پترن طراحی پلات در بازیهای قبلی، زمانی ما کنترل تاسی را برعهده میگیریم که ماجراهایی مفصل بر او و همقطارانش گذشته و حالا زمان آغاز نسیان تاسی است. هرچه در داستان پیشروی میکنیم، تاسی بیشتر به خاطر میآورد و زوایای پنهان قصهای که ظاهرا فقط دربارهی نجات یافتههای یک سقوط هواپیما است، به داستانی عمیق و ترسناک تسری پیدا میکند. تاسی آرام آرام به خاطر میآورد که دخترشان آلیس در فرانسه، منتظر بازگشت آنها است و او فرزند دیگری را هم باردار است. اما قصه به همین سادگی نیست. تاسی میفهمد که وسیلهای دارد که به کمک آن قادر به سفر به یک جهان موازی غریب است. جهانی که دچار نوعی بیماری شده و تمدن در آن از بین رفته است. جهانی که مردمانش تبدیل به موجوداتی زامبی مانند به نام «غول» شدهاند و صاحبانی ترسناک و تاریک دارند.درها با کلیک و حرکت ماوس یا دستههای بازی باز و بسته میشوند و کاملا داینامیک هستند. همین، مکانیک خوبی برای سناریوهای ترسناک بازی تدارک میبیند!روایت قصه در بازی Amnesia: Rebirth بسیار حساب شده و دقیق است. با اینکه سازندهها در بازیهای قبل هم از چنین فرمولی استفاده کرده بودند ولی این بار داستان، دارای شخصیتهای بیشتر و فراز و فرودهای دراماتیک قابل درکتری است. با اینکه جهان بازی دیوانهوار و تاریک است و جنون از در و دیوار میبارد ولی برای همهی اینها دلیل و داستانی وجود دارد. درست مثل یک داستان علمی تخیلی خوب که برای همهی فکتها، دلایل منطقی و قابل فهمی وجود دارد، جزییات در داستان بازی Amnesia: Rebirth هم چنین عملکردی دارند. قصه خوب و یکنواحت روایت میشود و در طی آن به زوایای پنهان شخصیت تاسی پی میبریم؛ برخی از روایتها به شکل تصاویر نقاشی شده و همراه با نریشن هستند و برخی به شکل فلشبکهای صوتی روایت میشوند. در محیط بازی هم پر است از نامهها و روایتهای خواندنی که البته خواندنشان خیلی حوصله میخواهد و اگر وقتش را داشته باشید، میتواند در عمق دادن به جهان اثر در نگاه شما کمک بکند. از طرفی، جهانسازی تصویری بازی از جهان درون صحرا و قلعههای مستعمراتی نیمه ویران و مهمتر از همه دنیای موازی که مردمانی با نام The Gate Builders در آن میزیستهاند هم عالی و فراموش نشدنی است. داستان هم سه پایان دارد که یکی از دیگری تاریکتر و مخوفتر هستند. اما داستان بازی Amnesia: Rebirth به تنهایی نمیتواند ضعفهای بخشهای دیگر بازی را بپوشاند. بازی Amnesia: Rebirth چنین نقصانی دارد.
گیمپلی بازی Amnesia: Rebirth
بازی Amnesia: Rebirth یک اولشخص ماجرایی است که در مسیر تعریف کردن داستانش، المانهای ترسناک را با معماها و پازلهایی ترکیب میکند و فرم اصلی گیمپلی را سر و شکل میدهد. تا اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد و بازی از همان فرمول دو بازی اول (و خصوصا بازی نخست که ساخت خود این استودیو بود) استفاده کرده است. مکانیک اصلی بازیهای ماجرایی این استودیو براساس پازلهای متکی به فیزیک طراحی شدهاند.شما میتوانید اشیا مختلف موجود در محیط بازی را به شکل داینامیک بردارید، حمل بکنید و از آنها برای حل معما یا هموار کردن مسیرتان در پیشبرد قصه استفاده بکنید. این فرمول برخلاف چیزی که نشان میدهد اصلا بد درنیامده است؛ از همان بازیهای اولی که این استودیو ساخته (بازیهای مجموعهی Penumbra) پله به پله بهتر شده و به نشانه و به استاندارد گیمپلی بازیهای این استودیو تبدیل شده است.معماهای جهان موازی به خاطر درگیر نبودن مخاطب با تاریکی و وحشت حاصل از آن با نظم و ترتیب خوبی ارائه میشوند و حل کردنشان لذت بخش است.
جمع بندیبازی Amnesia: Rebirth یک تجربهی خوب در روزگار بازیهای نه چندان موفق در ژانر ترسناک است. یک بازی که داستانش را خوب تعریف میکند ولی گرفتار یک سری مکانیک با طراحی بد شده است. گرافیک بازی هم قدیمی و از نظر افتاده است و به همین خاطر شمای کلی بازی، یک اثر خوب معمایی ترسناک است که از نظر برخی مکانیکها و شکل و شمایلش پولیش نشده و ناکامل به نظر میرسد. در واقع اگر بازی این ضعفهای کوچک ولی تاثیرگذار را نداشت، به جرات همپای بازی اول مجموعه میدرخشید. البته، برای من حمل کردن آن کیسههای سیمان از جلوی در برای باز کردنش و فرار از دست آن «غول» زامبی شکل کج و کولهای که از انتهای راهروی تاریک به سمتم میدوید، برای ثبت شدن بازی Amnesia: Rebirth در تالار خوبهای ترسناک، کافی است!منبع: دنیای بازی